شرورهاي مزاحم
بعدازظهر پس از انجام كارهاي روزمرهتان راهي خانه ميشويد. در طول مسير صحنههاي متعددي چشمانتان را نوازش ميكند، ولي آنچه بيشتر اوقات ميبينيد، بدين قرارند: ايستادن گروهي از جوانان و نوجوانان بر سر چهارراهها كه منتظر فرصتي براي مضحكه كردن و متلك گفتن هستند، دنبال كردن وقيحانه دختر خانمي توسط سرنشين خودرويي و اصرار بر سوار شدن، ردوبدل كردن نه چندان مخفيانه مواد مخدر، رسيدن ناگهاني بلوتوثي كه حاكي از جشن تولد، جشن عروسي، مهماني يك بيچاره از همه جا بيخبر و شايد هم...
شما اين گروه از افراد را كه اقدام به اين گونه اعمال ميكنند با چه لفظي مورد خطاب قرار ميدهيد؟ شايد اراذل و اوباش!
امروزه بسياري از اجتماعات بويژه محلههاي شهري به صورت بالقوه با اين پديده سر و كار دارند. شناسايي، ماهيت، علل تشكيل و ارتباط اعضاي اين گروهها كه به اصطلاح اراذل و اوباش ناميده ميشوند، با بزهكاري و همچنين يافتن راهحلهاي پيشگيري از اين معضل يا برخورد با آن به منظور افزايش امنيت اجتماعي در شهرها ضروري است.
تحقيقات صورت گرفته در اين زمينه بيانگر آن است كه عضويت جوانان در گروههاي خياباني، بروز رفتارهاي بزهكاري را تشديد ميكند. جرمشناسان از مقايسه جوانان عضو گروههاي بزهكاري با كساني كه در عضويت اين گروهها نيستند، به نتيجه رسيدهاند كه اعضاي گروهها، بيشتر درگير رفتارهاي بزهكارانه بويژه از نوع خشن و جدي هستند. همچنين طبق نظر محققان، معاشرت با دوستان ناباب و بزهكار يكي از مهمترين مصاديق پيشبيني بزهكاري آنان در آينده است.
پديده اراذل و اوباش داراي ويژگيهايي مخصوص به خود است و مطالعه در اين زمينه علاوه بر بررسي جنبههاي حقوقي آن مستلزم مطالعه موضوعات مختلف روانپزشكي كيفري، جامعهشناسي، روانشناسي و ديگر علوم وابسته حقوق جزايي است. تعريف دقيق از گروه بزهكاري اراذل و اوباش، تشخيص مصاديق آن، شيوه مبارزه با اين گروهها و تعيين جايگاه مستند در قانون مجازات اسلامي از جمله اقداماتي است كه علاوه بر كمك به دستگاه قضايي، نيروي انتظامي و ديگر ارگانهاي مرتبط، از اقدامات خودسرانه و سليقهاي در اين خصوص ممانعت به عمل ميآورد. در نتيجه برقراري امنيت اجتماعي، گامي موثر در مسير رعايت حقوق شهروندي و حقوق بشر برداشته خواهد شد.
واژه اراذل و اوباش يك واژه عرفي و كوچهبازاري است و ميان عوام استعمال اين واژه بسيار رواج دارد و همان طور كه پيشتر توضيح داده شد اين گروه به مجموعهاي از افراد گفته ميشود كه دستهجمعي اقدام به از بين بردن آسايش يك محله با رفتارهاي ناهنجار مانند مزاحمت نواميس، سروصداهاي ناهنجار، تجاوز به عنف، ولگردي، جرايم مواد مخدر و ... ميكنند.
در قانون مجازات اسلاميهيچ ماده قانوني براي افرادي كه به صورت گروهي به اين قبيل جرايم ميپردازند، وجود ندارد و به عبارت ديگر، در قانون مجازات اسلامي ماده قانوني با عنوان اراذل و اوباش نداريم.
تعريف و بررسي انحراف از منظر جامعهشناسي
از آنجا كه اعمال اراذل و اوباش گونهاي از انحراف اجتماعي است، به تعريف مختصات انحراف ميپردازيم:
رفتار انحرافي به مفهوم رفتاري است كه به طريقي با انتظارهاي رفتاري مشترك يك گروه خاص سازگاري ندارد و ديگر اعضاي جامعه آن را ناپسند يا نادرست ميدانند. در واقع هر جامعه از اعضاي خود انتظار دارد از ارزشها و هنجارها تبعيت كنند. اما همواره عدهاي پيدا ميشوند كه پارهاي از اين ارزشها و هنجارها را رعايت نميكنند. جامعه افرادي را كه هماهنگ و همساز با ارزشها و هنجارها باشند سازگار يا همنوا و اشخاصي را كه برخلاف آنها رفتار ميكنند ناسازگار يا ناهمنوا ميخواند.
بنابراين همنوايي اجتماعي يعني مراعات هنجارها، ولي منظور از ناهمنوايي اجتماعي نقض هنجارهاي اجتماعي است. از ميان افراد نابهنجار، كسي كه رفتار ناهنجارش زودگذر نباشد و ديرگاهي دوام آورد، كجرو يا منحرف است و رفتار او را كجروي اجتماعي يا انحراف اجتماعي ميخوانند.
اقدامات تاميني و تربيتي و حالت خطرناك
اقدامات تاميني و تربيتي واكنشي است مبني بر حمايت پيشگيرانه كه يكي از 2 شكل واكنش اجتماعي عليه جرم محسوب ميشود. اين واكنش حمايتي و پيشگيرانه متضمن درمان و اصلاح فردي است كه در حالت خطرناك به سر ميبرد.
متاسفانه در قانون هيچ مادهاي براي مبارزه با اراذل و اوباش وجود ندارد و همين مساله برخورد با اين مزاحمان را سخت كرده است
مطابق ماده يك قانون اقدامات تاميني مجرمين خطرناك كساني هستند كه سوابق و خصوصيات روحي و اخلاقي آنان و كيفيت ارتكاب جرم و جرم ارتكابي، آنان را در مظان ارتكاب جرم در آينده قرار دهد، اعم از اينكه مسوول باشد يا غيرمسوول.
جرمشناسان حالت خطرناك را به حالتي كه بر اثر اقتران عوامل جرم و تاثير آنها در شخص معين او را در مظان ارتكاب جرم قرار ميدهد، تعريف كردهاند.
به طور كلي مفهوم حالت خطرناك متضمن ارزيابي ظرفيت جنايي شخص و امكان انطباق او با زندگي اجتماعي است و چه بسيارند افرادي كه داراي ظرفيت جنايي فوقالعاده هستند، اما در عين حال قابليت انطباق آنان با زندگي اجتماعي نيز رضايتبخش است و نيز افرادي داراي ظرفيت جنايي خفيف هستند، ولي قابليت انطباق آنها با زندگي اجتماعي بسيار ناچيز است.
براي به كار بستن اقدامات تاميني و تربيتي در خصوص گروه اراذل و اوباش لازم است حالت خطرناك آنها مشخص شود و براي تشخيص حالت خطرناك بايد مسائل مربوط به مشكل فعاليت مجرم، شخصيت و عللي كه در شكل گرفتن شخصيت او موثر بودهاند و عواملي كه در لحظه ارتكاب جرم دخالت داشتهاند روشن شود.
به هر صورت براي تشخيص حالت خطرناك، آزمايشهاي پزشكي، روانپزشكي و پرسشگري اجتماعي ضروري است. پس از آن كه هر يك از متخصصان مذكور جداگانه به بررسي و آزمايش مجرم پرداختند بايد همه گرد هم جمع شوند و تبادل نظر كنند. مهمترين مساله در جريان آزمايشها اين است كه بايد به مجرم به چشم يك بيمار نگريست و در برقرار كردن رابطهاي انساني با او كوشيد. بايد به مجرم قبولاند كه براي پيدا كردن راهي صحيح تلاش ميشود. نتايج نشان داده كه هرگاه آزمايشي از طريق غيردوستانه انجام شود، آن آزمايش بيفايده و احتمالا ناصحيح خواهد بود.
علل ايجاد گروههاي بزهكاري
يكي از پديدههاي مهم در شهرهاي بزرگ، تشكيل گروه يا باندهاي جوانان خياباني خشن است كه با اعمال و رفتار خود خسارات جبرانناپذيري به اجتماع وارد ميكنند. گروه يا باند متشكل از 3 نفر يا بيشتر است كه در فعاليتهاي مجرمانه درگير شده و با يك نام يا نشانه مشترك شناسايي ميشوند.
گروه بزهكار اراذل و اوباش موضوعي مشكل و قابل تعمق است. با توجه به اين كه عوامل زمينهساز تشكيل باندهاي بزهكاري اراذل و اوباش متعدد است، كنترل و مهار آنان نيز تنها با سركوبي و توسل به ضمانت اجراهاي كيفري كافي نيست، بلكه بايد در درجه نخست با اتخاذ تدابير اجتماعي و اقتصادي، زمينههاي تشكيل گروهها و باندهاي خياباني را ريشهكن نمود، سپس با سركوب باندهاي جرايم سازمانيافته، تدابير اجتماعي و اقتصادي را محقق ساخت.
مسائلي مانند مهاجرت بيرويه به شهرهاي بزرگ، نابرابري شديد طبقاتي و اقتصادي، سطوح پايين سواد علمي و مهارتهاي فني، حرفهاي سكونت در محلههاي فقيرنشين يا آلونك و حاشيهنشيني از جمله عوامل ايجاد محلههاي مسالهدار است كه بيكاري، فقر، اعتياد و خشونت مشخصات اصلي ساكنان آن به حساب ميآيند. بيتوجهي به مسائل و مشكلات مردم در اين مناطق منجر به ظهور گروههاي بزهكاري گوناگون ميشود.
جرمشناسان معتقدند جوانان طبقه پايين، فرصتهاي متعارف اندكي براي نيل به موفقيتهاي تحصيلي و آموزش حرفهاي و در نتيجه مشاغل قانوني با درآمد مكفي در اختيار دارند.
پيشنهادها
* تقويت نقش پيشگيرانه مدارس و بالا بردن كيفيت و محتواي آموزشهاي علمي و تربيتي با هدف ايجاد سپرهاي بازدارنده در برابر جرم و كجروي
* انساني كردن مجازاتها و كارآمد ساختن درمان و توانبخشي به منظور فراهم آوردن زمينه بازگشت موثر كجرو به جامعه كه با برنامهريزي در جهت توسعه نهادهاي جزايي موجود يا ايجاد جايگزينيهاي مناسب براي آنها به مرحله اجرا درميآيد.
* ساختن خانههاي كارگري ارزانقيمت، ايجاد بيمه و كمكهاي اجتماعي براي نيازمندان با هدف جلوگيري از تكدي، ولگردي و ...
ميترا پازوكي زاده