میترا پازکی Mitra Pazoki مشاور حقوقی وکیل دادگستری اخذ وکالت در خصوص امور قتل . آدم ربایی . اسیدپاشی . بزهکاری اطفال . طلاق . مهریه . نفقه . حضانت کودک

میترا پازکی Mitra Pazoki مشاور حقوقی وکیل دادگستری اخذ وکالت در خصوص امور قتل . آدم ربایی . اسیدپاشی . بزهکاری اطفال . طلاق . مهریه . نفقه . حضانت کودک میترا پازکی Mitra Pazoki مشاور حقوقی وکیل دادگستری اخذ وکالت در خصوص امور قتل . آدم ربایی . اسیدپاشی . بزهکاری اطفال . طلاق . مهریه . نفقه . حضانت کودک میترا پازکی Mitra Pazoki مشاور حقوقی وکیل دادگستری اخذ وکالت در خصوص امور قتل . آدم ربایی . اسیدپاشی . بزهکاری اطفال . طلاق . مهریه . نفقه . حضانت کودک


چرا كودكان بزهكار مي شوند؟

پديده بزهکاري از ديدگاه جرم شناسان با مجموع جرايمي که در زمان و مکان معيني رخ مي دهد، شکل مي گيرد. اين پديده به عنوان انحرافات اجتماعي يعني رفتاري يا گروهي که با ضوابط و معيارهاي اجتماعي انطباق ندارد تعريف شده است.

نقش عوامل محيطي در بزهکاري اطفال را نمي توان انکار کرد. فوت مادر و نياز کودک به چشمه بيکران محبت وي و همچنين عواملي مانند فوت پدر و تامين نيازهاي اساسي کودک هر يک محروميت هاي بزرگي را براي او به وجود مي آورد. طلاق و جدايي پدر و مادر همواره يکي از مسائل مهم بوده که چه در مذهب و چه در جامعه شناسي مورد نفي بسيار قرار گرفته و آثار زيانبار آن در ارتباط هاي بعد از طلاق چه مشروع و چه غيرمشروع بر کودک قابل تامل است.

کودک آزاري و آسيب هاي جسماني و روحي و عاطفي از عوامل محيطي مخرب است که بر شخصيت پاک و ناب کودک اثر مي گذارد. البته کودک آزاري شناسه و اهداف خاصي داشته و با بزهکاري اطفال در آينده رابطه مستقيم و تنگاتنگي دارد. شايد قوانين ومقررات خاصي که مربوط به کودکان باشد در کتب و لوايح قانوني ايران گنجانده نشده باشد ولي مرکزي به عنوان کانون اصلاح و تربيت پايه گذاري شده که در درمان کودکان بزهکار مي تواند نقش موثر و مفيدي داشته باشد اما متاسفانه اين ارگان هيچ اقدام پيشگيري کننده اي را انجام نداده است.

البته در جوامع بين الملل، کنوانسيون ها و سازمان هاي مختلفي براي حمايت از اين قشر آسيب پذير جامعه به وجود آمده است.

تعريف بزهکاري و "شناخت پديده بزهکاري"

براي آنکه بتوان در جامعه رشد کرد و به درجات تکامل رسيد بايد با روابط متقابل جامعه و ارزش ها و ضوابط آن آشنا بود و سعي کرد با کنش و واکنش هاي جامعه سازگاري و ارتباط داشت زيرا نبود انطباق و سازگاري با نظام جامعه و حرکت در جهت مخالف آداب و رسوم و فرهنگ و رفتارهاي عرف جامعه و موازين و ضوابط آن است که ناهنجاري به وجود مي آورد. بديهي است وقتي در جامعه و بين اعضاي آن تضاد و ناسازگاري باشد آثارش در شخصيت همه افراد بروز مي کند و در خانواده، کودکان بيش از همه در معرض خطر قرار مي گيرند.

انعکاس اين ناسازگاري ها در جرم شناسي سه پديده را به وجود مي آورد: 1) بزه 2) بزهکار 3) بزهکاري.

بزهکاري در واقع شناخت عواملي است که جرم را ايجاد مي کند، به عبارت ديگر مطالعه اين پديده بزهکاري به وجود آورنده علم جامعه شناسي کيفري است.

اين در حالي است که قانون جزاي ايران جرم را تعريف کرده و اعمالي را که به موجب قانون برچسب بزهکاري بر آن زده شده توضيح داده است بويژه مجرمان بالغ را از لحاظ مسئوليت جزايي از اطفال جدا کرده و به تفکيک به بررسي جداگانه آن پرداخته است. اکثر جرم شناسان معتقدند نمي توان از رفتارهاي خلاف کودکان تعريف قانوني به عمل آورد. امروزه در بعضي از کشورهاي جهان اعمال مجرمانه اطفال به طور صريح مشخص شده و تعاريف و روشي براي آن در مجموعه قوانين جزايي بزهکاري اطفال و نوجوانان در نظر گرفته شده است.

با اين حال حقوقدانان معتقد هستند اين روش بر خلاف اصل قانوني بودن جرم و مجازات ها است و در نتيجه به آزادي هاي فردي لطمه وارد مي کند.

بنا بر مراتب فوق، بزهکاري از نقطه نظر قانوني داراي مفاهيم روشن و معيني است و در حقيقت مجموعه قوانين آنها را به طور دقيق تعريف مي کند چنانچه قدماي ما اعتقاد دارند بزهکاري آن چيزي است که قانون مي گويد و جرم شناسي يکي از اصول و پايه هاي هر جرم در جامعه است.

پديده بزهکاري از ديدگاه جرم شناسان با مجموع جرايمي که در زمان و مکان معيني رخ مي دهد تشکيل مي شود براي آنکه موضوع بزهکاري از نظر علمي مطالعه شود بايد به دروس تطبيقي توسل جست. طبق نظر دورکيم روش تطبيقي تحقق دهنده يک تجربه غيرمستقيم است و مبتني بر تاريخ قوم نگاري و آمار مي باشد. در پرتو روش تطبيقي مي توان شرايط خاص بزهکاري را در يک جامعه تشخيص داد.
دورکيم جامعه شناس فرانسوي پديده هايي را که در جوامع مختلف به چشم مي خورد غير عادي تلقي نمي کند زيرا معتقد است اين پديده ها از ويژگي هاي جامعه است و نبايد آن را نمونه بيماري اجتماعي تلقي کرد و بنا براين دورکيم مي گويد بزه يک پديده عادي جامعه است.

کودکان بزهکار

کودکان بزهکار در اصطلاح علوم رواني و تربيتي امروز، به طور کلي به افرادي گفته مي شود که در کل يک معما يا حداقل يک مشکل تربيتي براي جامعه، پليس و کارگردانان دستگاه هاي قضايي به شمار مي روند.

البته بزهکاري اين کودکان داراي مراحل و شدت و ضعف فراوان است. به عنوان مثال از يک دزدي کوچک، فرار از مدرسه و... شروع مي شود و به انواع بزهکاري ها، طغيان عليه قانون، انجام اعمال شنيع و جنايات مانند قتل نفس، عمل منافي عفت و نظاير آن منتهي مي شود. اين گونه کودکان نه تنها يک مشکل، بلکه يک معما و مساله بزرگ اجتماعي محسوب مي شوند و هر متفکر اجتماعي مي تواند به خود حق بدهد که درباره آنها و رفتار ضد اجتماعي آنان بينديشد.

کودکان بزهکار اغلب کساني هستند که در کانون خانواده اي نابسامان، خانواده اي که از فروغ پرتو محبت، گرم و روشن نشده است، پا به عرصه وجود نهاده اند يا ممکن است از کودکي بنا به عللي، مفهوم زندگي ثابت خانوادگي را درک نکرده اند و يا حداقل به جاي محبت از ترحم ديگران برخوردار شده اند و در نتيجه رشد عاطفي شخصيت آنان متوقف مانده است.

اين محرومان از لطف و محبت، اين قربانيان جهل و بي مهري خانواده و محيط، ناچار نياز به خودنمايي و جلب توجه خود را از راه هاي ديگر که به زيان اجتماع است ارضا مي کنند.

آنان اگر دخترند، چه بسا به فحشا تن در مي دهند و به خاطر اطفاي عطش محبت خويش به سهولت فريب تملق و زبان بازي مردان هوسران را مي خورند و اگر پسر باشند ممکن است به آساني عليه قانون و اجتماع قد علم کنند و دست به جرم و جنايت بيالايند و به هرگونه دروغ و تقلب و دزدي و پستي تن بدهند و اغلب نيز مرداني بدبين و کينه توز خواهند شد.

شمار زيادي از کودکان بزهکار و مرتکبان اعمال خلاف قانون کساني هستند که فقط بر اثر يک اختلال جزئي در ترشح يکي از غدد دروني و بر هم خوردن توازن شيميايي بدنشان، کج خلق و در نتيجه خلافکار و بزهکار مي شوند.

کساني که دچار اختلال اين غدد مي شوند به آساني نمي توانند با زندگي و مردم از در آشتي درآيند، کيفرهاي سخت و پرشکنجه، زندان با اعمال شاقه و نظير آن نمي تواند اخلاق اين گونه اشخاص را تغيير دهد. آنها بيمارند بايد آنها را به جاي کيفرهاي شديد يا نگهداري در موسسات تربيتي، معالجه و مداوا و براي سازش مجدد با خانواده و اجتماع آماده کرد.

آيا موسسات تربيتي ما در برنامه کاري خود تاکنون توجهي به اين موضوع داشته اند؟ به هر حال نگهداري طفل در موسسات آموزشي و تربيتي بخصوص در سنين کم مسائل و مشکلات فراوان ايجاد مي کند.

به طور مثال در کانون اصلاح و تربيت، کودکان از مهر و محبت خانوادگي محروم مي شوند و از کمبود محبت رنج مي برند و به همين لحاظ حس کينه و انتقامجويي در آنها تقويت و به خاطر سلب آزادي نسبت به اجتماع بدبين مي شوند يا اطفال در کانون هاي تربيتي ممکن است با افراد منحرف آشنا شده و با طرح دوستي و تشکيل باند براي آينده نقشه هاي خطرناک طرح کنند و تعليمات آموزشي و حرفه اي کانون نه تنها آنها را به سوي يک زندگي سالم راهنمايي نکند بلکه وجود دوستان ناباب و تاثير معاشرت آنان آينده خطرناکي را برايشان پي ريزي کند.

اهميت بزهکاري اطفال در ايران

همان طور که قبلاً گفته شد بزهکاري در ميان اطفال و نوجوانان در تمام کشورهاي جهان رو به فزوني است و اين امر چنان موجب نگراني و وحشت شده که اکنون مبارزه و مقابله با اين بلاي اجتماعي خود نقش مهمي از برنامه هاي دولت ها را در بر گرفته است. در ايران نيز چند سالي است که سنگيني اين مشکل بر مشکلات ديگر دستگاه هاي قضايي-جزايي افزوده است به نحوي که 30درصدسرقت خودرو و 75درصدسرقت هاي کوچک در تهران و ديگر شهرستان هاي ايران توسط نوجوانان انجام مي شود.

با دقت در آمار و اخبار در مي يابيم که اين پديده ظرف مدت 10سال اخير 68درصد افزايش داشته و شکايت ها به مراجع قضايي 3 برابر شده است.

براساس آمارها کودکاني که به طور قطعي يا غيرقطعي تحويل کانون اصلاح و تربيت شده اند هزار و 346 نفر بوده اند که به موجب راي دادگاه هاي اطفال حکم 650 نفر آنان قطعي بوده و از اين تعداد 620 نفر پسر و 32 نفر آنان دختر بودند.

آنچه از مطالعه و بررسي پديده بزهکاري استنتاج مي شود:
1. بزهکاري پديده اي است ضد اجتماعي که ازخود اجتماع است.
2. بزهکاري پديده اي است اجتماعي حاکي از ناسازگاري فردي.
3. بزهکاري رابطه بين عمل و شخصيت انسان را در جامعه بيان مي کند.


ميترا پازوكي زاده
وکیل دادگستری و استاد دانشگاه

قتل آدم ربایی میترا پازوکی میترا پازکی ئهفقش حشظخنهی Mitra Pazoki Mitra Pazooki Mitra Pazouki

میترا پازوکی اسید پاشی بزهکاری اطفال میترا پازوکی ارازل اوباش طلاق مهریه نفقه حضانت کودک میترا پازکی ئهفقش حشظخنهی میترا پازوکی املاک جرم شناسی سارحان